مقایسه دو سیستم ICF و TCF
چكيده:
امروزه با توجه به نياز روز افزون كشور به مسكن و طرح هاي دولت براي ساخت مسكن از جمله طرح مسكن مهر، نياز به ساخت سريع و ارزان مسكن مقاوم در برابر زلزله احساس ميشود. به اين ترتيب مشخص است كه استفاده از سيستمهاي سنتي در امر ساخت و ساز جوابگوي نياز جامعه نبوده و استفاده از فناوريهاي نوين در اين بخش اجتناب ناپذير ميباشد. دو نمونه از سيستمهاي مطرح در اين زمينه سيستم قالب تونلي(TCF)وسيستم قالب عايق ماندگار(ICF)ميباشد.
در اين مقاله قصد داریم تا دو سيستم مذكور را از منظر سازهاي و همچنين بحثهاي اجرايي با يكديگر مقايسه نماييم.
كلمات كليدي: سيستم قالب تونلي، سيستم قالب عايق ماندگار، پلياستايرن، يكپارچگي، رفتار لرزهاي، قالببندي
مقدمه:
يكي از روشهاي متداول ساختمانسازي استفاده از سيستم باربر ديوار و سقف بتني است. سرعت، كيفيت و هزينه تمام شده اجراي اين روش به نحو چشمگيري در گرو انتخاب، طراحي و مديريت سيستم قالببندي است. سيستمهاي قالب عايق ماندگار (ICF) و قالب تونلي(TCF) از جمله روشهاي اجراي ديوار باربر و سقف بتني ميباشد.
در سيستم ICF اجراي ساختمان بتنآرمه با قالبهاي عايق ماندگار پلياستايرنی صورت ميپذيرد و دیگر نیازی به استفاده از قالب های جانبی نیست. در صورتي كه در سيستم قالب تونلي از قالبهاي فلزي يا چوبي استفاده ميشود كه بعد از عمليات بتن ريزي و گيرش بتن برداشته ميشود.
در ادامه سعي ميشود كه به منظور مقایسه دو سیستم پارامترهای مختلف سازهاي و اجرايي مورد بررسي قرار گیرد. در هر سیستم ساختمان سازی همواره رفتار لرزه ای از مهم ترین ویژگی هاست. در بررسی رفتار لرزه ای یک سازه پارامترهای مختلفی دخیل هستند که در ادامه برای دو سیستم مذکور مورد بررسی قرار خواهدگرفت. همچنین با توجه به ارزش سوخت بحث عملکرد حرارتی نیز بسیار حائز اهمیت است که باید در مورد هر سیستم ساختمانی مورد بررسی قرار گیرد. از جمله بحث های سازه ای دیگر که باید مورد توجه قرار گیرد مقاومت در برابر آتش و عملکرد آکوستیکی سیستم می باشد.
در پروژه های انبوه سازی همواره بحث های اجرایی بسیار حائز اهمیت است. بحث هزینه تمام شده همواره در صدر توجهات قرار داشته است و می تواند اهمیت ویژه ای در بررسی یک سیستم ساختمانی داشته باشد. سرعت اجرایی ساختمان می تواند انتخاب و یا عدم انتخاب یک سیستم را برای پروژه های انبوه سازی تحت الشعاع قرار دهد.
در ادامه سعی خواهد شد تا پارامترهای ذکر شده را در مورد دو سیستم قالب تونلی و قالب عایق ماندگار با قالب عمودی مورد ارزیابی قرار دهیم تا برتري هر سيستم بر ديگري در هر قسمت مشخص شود.
مقایسه پارامترهای سازه ای
در این بخش سعی می شود تا پارامترهای سازه ای این دو سیستم به تفکیک با یکدیگر مقایسه گردند.
رفتار لرزهای
به طور کلی این دو سیستم توانایی بسیار خوبی را در مقابله با زلزله و طوفان از خود نشان دادهاند به طوریکه در زلزلههای گذشته از معدود ساختمانهای به جا مانده پس از زلزله بودهاند. در زیر نمونه ای از این موارد را مشاهده میکنید:
عناصر باربر اصلی در ساختمان با سیستم ICF و تونلی دیوارهای باربر ( دیوار برشی ) و دالهای تخت نسبتا نازک هستند.
از دلایل عملکرد مناسب این دو سیستم در برابر زلزله میتوان به یکپارچگی مناسب دیوار و سقف اشاره کرد. البته این یکپارچگی در دو سیستم مذکور به دو نحو متفاوت تامین میشود. در سیستم ICF اتصال سقف به دیوار توسط میلگردهای خم شده و بتن درجا به نحوی صورت میگیرد که یک اتصال گیردار برای انتقال بارهای ثقلی و یک اتصال برشپذیر برای انتقال بارهای درون صفحهای ناشی از زلزله به وجود آید.
اما در سیستم تونلی اتصال دیوارهای داخلی و کناری به سقف با اجرای همزمان دیوار و سقف تامین میشود. البته در زلزلههای گذشته نقطه ضعفی که ساختمانهای دارای سیستم تونلی از خود نشان دادهاند به پانلها و پلههای پیشساخته که از عناصر غیرسازه ای هستند مربوط می شود که با تدابیری میتوان این مشکل را برطرف نمود.
یکی از عوامل مهم برای بهبود عملکرد لرزهای سازه توجه به سبکی آن است. هر دو سیستم ICF و تونلی در مقایسه با سیستمهای متداول بتنی و فولادی اندکی سبکتر هستند. با این که مصرف بتن در اجرای سیستم تونلی بیشتر از سیستم ICF است اما به دلیل کاربرد بیشتر میلگرد و آهنآلات در سیستم ICF به نظر میآید وزن سیستم تونلی کمتر باشد و به این ترتیب رفتار لرزهای بهتری را از این منظر از خود بروز میدهد.
مشاهده زلزلههای گذشته حاکی از آن است که هرچه تعداد اعضای سازهای مشارکت کننده در باربری ( نامعینی ) بیشتر باشد عملکرد لرزهای آن مناسبتر است . به طور کلی تامین درجه نامعینی مورد نیاز به وسیله خطوط دیوار یا قاب در هریک از جهتهای اصلی صورت میپذیرد. در هر دو سیستم مذکور با توجه به تعداد زیاد خطوط دیوار در هر دوجهت نامعینی مورد انتظار تامین خواهد شد.
یکی از مواردی که رفتار لرزهای این دو سیستم را تهدید میکند اجرای نامناسب رامکاست. این قطعه زمانی که با ملات اجرا میشود پیوستگی بتن دیوار را دچار مشکل میکند و در پای دیوار که محل بروز بیشترین لنگر خمشی است به صورت موضعی دیوار را دچار ضعف میکند. همچنین اگر رامکا همزمان با دیوار و سقف پایینی اجرا نشود درز سرد به وجود میآید. بنابراین در صورت الزام اجرای رامکا این قطعه باید از بتن ساخته شده و همزمان با بتنریزی دیوار و سقف پایینی اجرا شود.
محدویت معماری:
در سیستم ICF به دلیل زیاد بودن ضخامت دیوارها بار مرده سیستم زیاد میشود در نتیجه لازم است دیوارهای طبقات مختلف درست دریک راستا قرار بگیرند. در سیستم تونلی نیز به دلیل روش اجرایی خاص سیستم، دیوارهای سازهای متعدد به صورت موازی قرار میگیرند و به همین دلیل هر دو سیستم مذکور دارای محدودیت در زمینه معماری هستند. البته آزادی عمل در سیستم ICF بیشتر است.
تعداد طبقات:
حداکثر تعداد طبقات سیستم ICF بستگی به نوع رابطها دارد. این رابطها معمولا پلیمری هستند و در بعضی سیستمها نیز از رابطهای فولادی با پوشش گالوانیزه استفاده میشود.
چنانچه به جای رابط فلزی از رابطهای پلاستیکی استفاده شود به خاطر مسائل آتشسوزی حداکثر ارتفاع مجاز ساختمان دو طبقه خواهد بود. نظیر سیستم شبکهای سوراخدار که نوع رایج ICF مورد استفاده در ایران است. اما در سیستم تونلی در کلیه پهنههای لزرهخیزی ایران ، مطابق استاندارد 2800 ایران، اجرای ساختمان حداکثر تا 15 طبقه بلامانع است. در کشورهای مختلف اروپایی و مناطق غیر لرزهخیز جهت ساخت سازههای از 2 تا 45 طبقه از سیستم تونلی استفاده میشود.البته از منظر اقتصادی تعداد طبقات بهینه در روش تونلی بین 8 تا 10 طبقه است.
مقاومت در برابر آتش
برای بررسی مقاومت دو سیستم ICF و قالب تونلی در مقابل آتش مقاومت بتن و عایق پلی استایرن مورد استفاده درICF باید مد نظر قرار گیرد.
مقاومت بتن در مقابل حریق:
انواع بتنهای معمولی مورد استفاده در این دو سیستم، غیر قابل اشتعال و در نتیجه بیخطر هستند. بتن مقادیر زیادی رطوبت در حال تعادل با محیط دارد و در مجاورت آتش با از دست دادن رطوبت و واکنشهای دهیدراسیون که همراه با جذب حرارت قابل توجهی است، انتقال حرارت را به داخل بدنه بتنی به تاخیر میاندازد. این موضوع به علت مقدار بالای گرمای نهان تبخیر و نیز صرف گرما برای واکنشهای دهیدراسیون است که به طور قابل توجهی رفتار بتن در برابر آتش را بهبود میبخشد.
مقاومت اسفنج پلی استایرن:
پلی استایرن به کاربرده شده در ICF باید مطابق استانداردهای معتبر از نوع خودخاموششو یا کندسوز شده باشد. این نوع پلیاستایرن در مدت کوتاهی پس از قرار گرفتن در معرض شعله جمع میشود و بدون شعلهور شدن از منبع دور میشود. به دلیل جمعشدگی عایق پس از قرار گرفتن در معرض آتش(دماهای نزدیک به 100درجه )، پوشش گچبرگ دچار ریزش میشود و در نتیجه پلیاستایرن مستقیما در معرض آتش قرار میگیرد، به همین دلیل برای اتصال پوشش گچبرگ به عایق باید از توری رابیتس یا مش فلزی استفاده شود. در صورت رعایت این نکات ساختمان های با سیستمICF مقاومت بسیار خوبی را در برابر آتش از خود نشان می دهند.
اثر رطوبت بر روی مقاومت بتن در برابر آتش:
بررسی اثرات رطوبت بر روی مقاومت بتن حائز اهمیت است. رطوبت موجود در بتن اگر از حدی تجاوز نکند بر روی مقاومت بتن در مقابل آتش اثر مثبت دارد و به طور کلی میتوان گفت افزایش یک درصد حجمی رطوبت مقاومت بتن در مقابل آتش را 4-5 درصد افزایش میدهد. اما افزایش بیشتر رطوبت که مقدار آن به میزان تخلخل سیمان بستگی دارد باعث ترکیدگی بتن در شرایط آتش سوزی خواهد شد.
از آنجا که در سیستم ICF از عایق پلی استایرن در دو طرف دیوار بتنی به صورت ماندگار استفاده میشود امکان خشک شدن سریع رطوبت در بتن وجود ندارد و رطوبت تا مدتها در درون بتن حفظ میشود. سطح بتن پس از قرارگیری در معرض آتش سوزی داغ میشود و باعث میشود لایهای به فاصله 2.5 سانتیمتر از سطح از رطوبت اشباع شود. در نتیجه از مهاجرت بخار آب به طرف سرد جلوگیری میکند و سبب میشود تا فشار بخار آب در این محل افزایش یابد. این موضوع سبب از بین رفتن یکپارچگی بتن و خرابی آن میشود و حتی ممکن است پکیدن بتن به شکل انفجاری رخ دهد. پس از خرابی بتن ضخامت لایهی بتنی محافظ میلگردها به شدت کاهش مییابد و فولادها در معرض آتش قرار میگیرند و به دلیل ضعف فولاد در دماهای بالا مقاومت مکانیکی سیستم در شرایط حریق کاهش مییابد. بنابراین در صورت بیش از حد بودن رطوبت بتن در سیستم ICF این موضوع مخاطرهآمیزتر از سیستم قالب تونلی است زیرا رطوبت در سیستم قالب تونلی به دلیل عدم ماندگاری قالب راحتتر خارج میشود.
بررسی عملکرد حرارتی
بتن و خصوصا بتن مسلح بیشترین میزان انتقال حرارت را در بین مصالح مورد استفاده در ساختمان سازی دارد. به منظور جلوگیری از انتقال حرارت از عایق استفاده میشود. سیستم ICF به دلیل استفاده از دو لایه عایق حرارتی پلی استایرن که هرکدام به طور معمول ضخامتی در حدود 5 سانتیمتر دارند مشکل چندانی از این بابت ندارد. همچنین به دلیل درزبندی و هوابندی مناسب دیوار مقدار نفوذ هوا و تبادل حرارتی ناشی از آن نیز قابل اغماض است. در این سیستم دمای سطح داخلی جدار به دلیل وجود لایهی داخلی عایق حرارتی یکنواخت است و پلهای حرارتی قابل توجهی در این سیستم وجود ندارد.
اما در سیستم قالب تونلی به دلیل عدم وجود عایقهای حرارتی، انتقال حرارتی بین داخل و خارج ساختمان بسیار زیاد است. به منظور کاهش این تبادل حرارتی باید از عایقهای حرارتی استفاده کرد. لازم به توضیح است مقدار عایق حرارتی مورد نیاز مطابق ضوابط تعیین شده در مبحث 19 محاسبه میشود.
به طور کلی در عایق کاری سیستم تونلی دو روش عایقکاری از داخل و خارج مورد استفاده قرار میگیرد. لازم به توضیح است عایق کاری از خارج درمقایسه با عایق کاری از داخل به سبب کاهش اثر پلهای حرارتی باعث میشود میزان انتقال حرارت از دیوارهای پوسته خارجی به میزان قابل توجهی کمتر باشد.
بررسي عملكرد صدابندي(آكوستيكي):
وجه مشترك هر دو سيستم مذكور در بررسي عملكرد آكوستيكي ديوار بتني اجرا شده ميباشد.
هر چه ضخامت لايه بتني ديوار بيشتر شود صدا بندي افزايش مييابد. به طور كلي جدارهايي كه شاخص كاهش صداي وزن يافته آنها از 50 دسي بل بيشتر است براي ديوارهاي خارجي و ديوارهاي بين واحدهاي مستقل در ساختمانهاي مسكوني قابل قبول است. از آنجايي كه در هر دو سيستم معمولا ديوار بتني 15 سانتي متر اجرا ميشود اين خواسته تأمين خواهد شد. البته لازم به ذكر است كه در سيستم ICF دو لايه پلي استايرن 6سانتي متري هم داريم كه عملكرد آكوستيكي آن را به نحو قابل توجهي بهبود ميبخشد، به طوري كه به اين سيستم ((مسكوت)) گفته ميشود.
در مورد اين دو سيستم بايد صدا بندي سقفها را هم مورد توجه قرار دهيم. در سيستم تونلي كه از دال بتني استفاده ميشود، كاهش صداي هوابرد جوابگوي انتظارات تعيين شده ميباشد. ولي در مورد صدا بندي كوبهاي به تنهايي جوابگو نيست و لازم است با يك لايه ارتجاعي در كف تكميل شود اين لايه ارتجاعي معمولا با موكت يا فرش تأمين ميشود با توجه به مطالب گفته شده مشخص است كه سيستم ICF عملكرد آكوستيكي بسيار بهتري نسبت به سيستم تونلي دارد.
مقایسه نکات اجرایی
بتن ریزی:
1) محدودیت فصلی در خصوص اجرای سیستم قالب تونلی جدیتر و تعیینکننده تر از سیستم ICF میباشد. در سیستم قالب تونلی به دلیل اینکه بتن اجراشده تنها توسط لایههای نازک فلزی قالب محافظت میشود، هنگام بتن ریزی در شرایط دمایی نامتعارف باید تمهیدات لازم در نظر گرفته شود. در صورتی که در سیستم ICF به دلیل استفاده از قالبهای حرارتی بتنریزی در شرایط دمایی متنوع واغلب فصول سال امکانپذیر است.
2) هنگام بتن ریزی از ارتفاع بیشتر از 2 متر در سیستم تونلی، چنانچه تمهیدات خاص اعمال نشود کیفیت بتن دچار مشکل میشود زیرا به سبب بتن ریزی از ارتفاع زیاد و برخورد بتن با آرماتورها جداشدگی به وجود میآید. این در حالی است که در سیستم ICF به دلیل کشویی بودن قالبهای مورد استفاده و امکان بالا و پایین بردن آنها این مشکل وجود ندارد.
زمان:
سیستم ICF در پروژه های تک سازی سرعت اجرای قابل قبولی نسبت به سایر فناوریهای موجود دارد، در صورتی که در پروژه های انبوه سازی به دلیل سرعت پایین اجرای عملیات نصب پانلهای دیوار و سقف و تعدد پانلهای پلی استایرن بسیار کندتر از سیستم قالب تونلی میباشد. هم اکنون با استفاده از روش تونلی انبوهسازان با برنامه ریزی مناسب میتوانند یک طبقه را در دو روز اجرا نمایند. لازم به ذکر است در دو سیستم مورد بررسی موازی کردن اقدامات در قسمتهای مختلف یک پروژه و ایجاد همپوشانی های لازم بین فعالیتهای مختلف اجرایی به سهولت و بدون بالا بردن هزینههای پروژه امکان پذیر است.
هزینه:
1) قطعات قالبی مورد استفاده در سیستم قالب تونلی معمولا چندکاره هستند و میتوانند برای بخشهای مختلفی از دیوار یا سقف ساختمان در نظر گرفته شود اما در سیستم ICF با توجه به باقی ماندن قطعات قالب در ساختمان هزینه تمام شده دیوارها و سقف ها بیشتر خواهد شد.
2) استفاده بیش از حد از میلگرد برای همپوشانی از دیگر محدودیتهایی است که سیستم ICF را برای انبوهسازی نامناسب میکند. با توجه به این که برای سهولت اجرا میلگردهای عمودی کوتاه و با هم پوشانی متعدد در نظر گرفته می شوند دور ریز میلگردها و مصرف آن به طور محسوسی بیش تر از سیستم قالب تونلی است.
3) لایههای پلی استایرن استفاده شده در سیستم ICF با ضخامت وچگالی بالا به دلیل بحث صرفهجویی در مصرف انرژی نیست بلکه بیشتر به خاطر تامین مقاومت مورد نیاز قالبها در مقابل فشار بتن است که همین موضوع باعث بالا رفتن هزینه کلی ساختمان خواهد شد. در صورتی که در سیستم قالب تونلی بعد از اجرای ساختمان و بتنریزی، با توجه به میزان مورد نیاز، عایقهای حرارتی مورد استفاده قرار میگیرد و همین امر باعث صرفه جویی در هزینهها میشود.
4) در سیستم ICF عدم نیاز به ماشین آلات و ابزار گران قیمت، هزینه های پروژه را کاهش میدهد. در حالی که در سیستم قالب تونلی با توجه به سنگین بودن قطعات قالب دیوار و سقف مورد استفاده، وجود جرثقیل و دیگر امکانات نصب الزامی است.
5) سیستم ICF به علت سبک بودن قالبها قابلیت حمل در شعاع زیاد را دارد. علاوه بر آن به دلیل قابلیت ضربه پذیری قابل توجه آنها، در حمل و نقل دچار آسیب جدی نمیشود. در صورت مونتاژ قالب در محل پروژه، قالب حجم کمتری را اشغال میکنند و به سادگی و با هزینه کمتری حمل میشوند. در سیستم تونلی نیز صرف نظر از قالبهایی که در زمان تجهیز کارگاه حمل میشوند، به قطعات بزرگ و سنگین نیازی نیست.
در ادامه چند نمونه دیگر از مباحث اجرایی این دو سیستم مقایسه می شود:
- از نقاط ضعف سیستم قالب تونلی عدم امکان جوابگویی به انتظارات عملکردی پارکینگ هاست. در عمل لازم است برای پارکینگ فضایی مجزا در نظر گرفته شود. اما در سیستم ICF امکان ایجاد پارکینگ در خود ساختمان وجود دارد.البته باید در طراحی آن ضوابط لازم در نظر گرفته شود تا از نظر مقاومتی در برابر زلزله سازه را دچار مشکل نکند.
- در سیستم تونلی تاسیسات قبل از بتن ریزی و در بین قالبها قرار میگیرد، به همین دلیل امکان دسترسی به مدارهای تاسیسات الکتریکی در دوره بهرهبرداری وجود ندارد و در صورت بروز مشکل در اکثر موارد لازم خواهد بود مدار جایگزینی به صورت روکار اجرا شود در صورتی که در سیستم ICF عبور لولههای تاسیساتی با سوراخ کردن اسفنج پلیاستایرن امکان پذیر است.
- در سیستم تونلی امکان تغییر ابعاد قطعات پس از تولید منتفی است. در نتیجه در صورت وجود اشتباه در ساخت قطعه تخریب و اجرای مجدد بخشهای مورد نظر با دشواری و پیچیدگیهای متعدد همراه است. در صورتی که در سیستم ICF در صورت اشتباه در ساخت قطعه در محل ساخت امکان برش قطعات وجود دارد.
نتیجهگیری:
1- هر دو سیستم ICF و قالب تونلی به دلیل یکپارچگی اتصالات دیوار و سقف، رفتار لرزهای خوبی را از خود نشان میدهند اما در مقایسه با یکدیگر، سیستم قالب تونلی به دلیل استفاده از میلگرد کمتر، سبکتر بوده و در نتیجه رفتار لرزهای بهتری دارد.
2- در صورت رعایت نکات اجرایی، هر دو سیستم مقاومت خوبی در برابر آتش دارند اما اگر رطوبت بیش از حد مجاز باشد، سیستم ICF به دلیل داشتن دو لایه عایق پلیاستایرن و عدم امکان تبخیر رطوبت اضافی، شرایط مخاطرهآمیزتری نسبت به سیستم قالب تونلی دارد.
3- دو لایه پلیاستایرن موجود در ICF، سبب میشود که این سیستم عملکرد حرارتی و آکوستیکی بهتری را نسبت به سیستم تونلی از خود نشان دهد.
4- در سیستم تونلی به دلیل نصب سریعتر قالبها نسبت به سیستم ICF، سرعت اجرایی بالاتری دارد و برای انبوهسازی مناسبتر است.
5- در سیستم تونلی به دلیل استفاده کمتر از میلگرد و امکان کاربرد دوبارهی قالبها، از منظر مصالح مورد استفاده هزینه کمتری نسبت به سیستم ICF دارد. اما در سیستم تونلی، ماشینآلات مورد استفاده گران قیمتتر هستند.